Thursday, February 19, 2015

نگاهی به ترجمه های فارسی مانیفست حزب کمونیست




"مانیفست حزب کمونیست" اثر مشترک مارکس و انگلس، بی شک یکی از درخشان ترین آثار کلاسیک کمونیسم مارکسی است. مانیفست̊ یکی از نخستین رهآوردهای خلاق پیوند دیالک تیکی پراتیک نظری و عملی جنبش ضد سرمایه داری طبقه ی کارگر است. هر چند مانیفست خود از دل گرایش کمونیستی طبقه ی کارگر سر برآورد، اما نباید از یاد بُرد که همین گرایش به میانجی مانیفست̊ توانست به خودآگاهی طبقاتی، برنامه ی پرولتری و صف مستقل طبقاتی دست یابد.
اکنون نیز پس از گذشت 166 سال از نگارش مانیفست، به جرات می توان گفت، اصول عام این نقد پرولتری̊ و رهنمود های عام آن̊ برای تدارک شرایط رهایی از نظم و نظام سرمایه، هم چنان یکی از ژرف ترین نقدها و یکی از کار آمد ترین رهنمود ها است. از این رو خواندن̊ و چند بار خواندن مانیفست̊ و مهم تر از آن بازخوانی انتقادی آن، یکی از مبرم ترین تکالیف پراتیک نظری هر انسان و نیرویی است که دل در گرو آزادی و برابری دارد، و می کوشد در به صدا در آوردن "ساعت میلاد عصر پرولتاریایی" سهمی داشته باشد.
خوشبختانه به تازه گی رفیق شهاب برهان، که خود از مبارزان و متفکران کمونیست است، با کوشش و دقتی ستودنی، ترجمه ی جدیدی از مانیفست را چاپ و منتشر کرده است. ایشان بر پایه ی ویرایش نهایی متن آلمانی مانیفست و بهره گرفتن از ترجمه ی انگلیسی ساموئل مور و ترجمه ی فرانسوی لورا لافارگ، و هم چنین بازخوانی انتقادی ترجمه های فارسی مانیفست که پیش از این چاپ و منتشر شده اند[ اداره ی نشریات زبان های خارجی، مسکو 1951. اداره ی نشریات زبان های خارجی، پکن 1987. محمد پورهُرمزان، انتشارات حزب توده 1354. برهان رضایی، انتشارات فانوس، 1355؛ و فرزاد جاسمی 1998] کوشیده است تا حد امکان و توانِ خود̊ ترجمه ای دقیق از مانیفست ارائه دهد.
شهاب برهان، درباره ی ضرورت ترجمه ای جدید از مانیفست با وجود ترجمه های دیگر به دلائل زیر اشاره می کند:
1-    تفاوت ها و گاه اختلاف های مفهومی میان این ترجمه های فارسی و عدم انطباق برخی از آن ها با مفهوم متن آلمانی
2-    تفاوت مضمونی میان ترجمه ی انگلیسی و اصل آلمانی
3-    غیبت جملاتی [ چند] در بعضی ترجمه ها
4-    آسان خوانی و روان خوانی
البته ایشان به طور مصداقی نیز به دفاع از هر یک از دلایل خویش پرداخته است.
من به عنوان یکی از خواننده گان متن فارسی مانیفست، با خواندن چند باره ی ترجمه ی شهاب برهان و مقایسه ی آن با ترجمه های محمد پور هُرمزان، برهان رضایی و حسن مرتضوی و محمود عبادیان، حس کردم تا به حال با خواندن این ترجمه ها چه بدفهمی ها که تولید و باز تولید نشده است. از این رو من به سهم خود از رفیق شهاب برهان بسیار سپاس گزارم که برای نخستین بار این امکان را برای خواننده گان فارسی زبان فراهم کرده است که متنی نزدیک به متن مارکس را بخوانند. در ادامه می کوشم فقط به شش مورد از تفاوت های ظریف و معنا دار متن ترجمه ی شهاب برهان و دیگر ترجمه ها اشاره کنم. این موارد افزون بر مواردی است که خود شهاب برهان یاد آور شده اند.
مُرادم از ترجمه ی م در ادامه، اشاره به ترجمه ی حسن مرتضوی و محمود عبادیان؛ ترجمه ی پ، اشاره به پور هرمزان؛ ترجمه ی ر، رضا برهانی؛ ترجمه ی ش، شهاب برهان است. خوشبختانه نسخه ی الکترونیکی تمامی این ترجمه ها هم اکنون در دسترس همه گان قرار دارد.
یک
ترجمه ی م: در دوران پیشین تاریخ، تقریبا در همه جا با نظم پیچیده ای از جامعه روبرو هستیم که به رده های متفاوت و درجه بندی های گوناگون از مرتبه ی اجتماعی تقسیم شده است. ص 276
ترجمه ی پ: در ادوار پیشین تاریخ، ما تقریبا همه جا با تجزیه ی کامل جامعه به زمره های گوناگون با نردبانی از مراتب اجتماعی گوناگون، رو به رو می شویم. ص 31
ترجمه ی ر: در اعصار اولیه تاریخ، تقریبا در همه جا، به تقسیم بندی پیچیده ی اجتماع به صنوف مختلف، و درجه بندی چندین لایه ای از مقامات اجتماعی بر می خوریم. ص 26
ترجمه ی  ش: در دوران های پیشین تاریخ، تقریبا در همه جا به یک تقسیم بندی ی کامل جامعه به مقامات مختلف، به درجه بندی گوناگونی از موقعیت های اجتماعی بر می خوریم. ص 6
خواننده ی فارسی زبان نمی فهمد که با نظم پیچیده ای از جامعه  روبرو است، یا تجزیه ی کامل جامعه، یا تقسیم بندی ی کامل جامعه؟ به رده های متفاوت یا زمره های گوناگون، یا صنوف مختلف، یا مقامات مختلف؟ از مرتبه ی اجتماعی، یا مقامات اجتماعی، یا موقعیت های اجتماعی؟
دو
ترجمه ی م: از سرف های قرون وسطا، شهروندان آزاد [ بورگرها] نخستین شهر های منشور دار پدید آمدند. ص 277
ترجمه ی پ: از سرف های قرون وسطی شارمندان نخستین شهر ها پدید آمدند. ص 31
ترجمه ی ر: از میان رعایای قرون وسطی، شهرنشینان آزاد شده ی نخستین شهر برخاستند. ص 26
ترجمه ی ش: از رعایای قرون وسطا، شهروندان حاشیه نشین نخستین شهر ها پدید آمدند. ص 6
کدامیک دقیق تر است؛ شهروندان آزاد، شهر نشینان آزاد شده، یا حاشیه نشین؟
سه
ترجمه ی م: نظام فئودالی صنعت که در آن تولید صنعتی در انحصار صنف های بسته بود، اکنون دیگر پاسخ گوی نیازهای رشد یابنده ی بازارهای جدید نبود. ص 277
ترجمه ی پ: سازمان پیشین فئودالی یا اصناف صناعت دیگر نمی توانست به تقاضاهایی که همراه با گشایش بازارهای تازه افزایش می یافت، پاسخ گوید. ص 31
ترجمه ی ر: دستگاه فئودالی صنعت که در سایه ی آن تولید صنعتی در انحصار صنوف بسته بود، دیگر تقاضاهای روز افزون بازار جدید را بر طرف نمی کرد. ص 27
ترجمه ی ش: صنعت گری پیشین فئودالی یا شیوه ی پیشه وری تولید صنعتی، دیگر پاسخ گوی تقاضای فزاینده ی بازارهای تازه نبود.
چهار
ترجمه ی م: ارزش های شخصی را به ارزش های داد و ستد تبدیل ساخته ص 279
ترجمه ی پ: بورژوازی ارزش شخصی انسان را به ارزشی برای مبادله تبدیل کرد ص 27
ترجمه ی ر: ارزش شخصی را بدل به ارزش مبادله کرده ص 29
ترجمه ی ش: ارزش های شخصی را در ارزش مبادله ذوب کرد. ص 9
پنج

ترجمه ی م: آن ها به شرایط بورژوایی تولید حمله نمی کنند، بلکه خود ابزارهای تولید را مورد تهاجم قرار می دهند. ص 286
ترجمه ی ش: آنان نه فقط به مناسبات بورژوایی تولید، بلکه به خود ابزارهای تولید حمله می کنند. ص 17
شش
ترجمه ی م: وانگهی، چنان که پیش تر دیدیم، رشد صنعت، تمامی بخش های طبقات حاکم را به سوی پرولتاریا می راند، و یا دست کم شرایط هستی آن ها را در معرض تهدید قرار می دهد. این ها نیز عناصر تازه ای از روشنگری و پیشرفت را برای پرولتاریا به ارمغان می آورند. ص 288
ترجمه ی ش: همان طور که پیش تر دیدیم، بعدها در نتیجه ی پیشرفت صنایع، بخش هایی از طبقه ی حاکم به طور کامل به صفوف طبقه ی کارگر فرو می ریزند، یا دست کم شرایط زنده گی شان در معرض تهدید قرار می گیرد. اینان، انبوهی از امکانات روشن بینی و پیشرفت را در دسترس پرولتاریا قرار می دهند. ص 20