مردم ایران با وجود تمامی تلخ کامی ها و رنج ها ی بسیاری که
در درازنای تاریخ از سوی حاکمان بر آنان تحمیل شده است، همواره از ستاینده گان شادی بوده اند و به
هر انگیزه و مناسبتی جشنی به پا کرده اند و دمی شاد زیسته اند. هر چند تا آن جا که
بیاد می آوریم در شب تیره و تار خودکامه گی̊ زنده گی را تجربه کرده ایم، اما
همواره ستاینده ی روز و نور بوده ایم. گرچه زمستان̊ طولانی ترین فصل ِ تاریخ زنده
گی مان بوده است، اما همیشه ستایش گر بهار بوده ایم. درست است که همواره به بندمان
کشیده اند و پای در بند زیسته ایم، اما هرگز شوق پرواز از تن زخمی و روان فرسوده
مان رخت برنبسته است. هر چند خودکامه گان کوشیده اند ما را از محنت دیگران بیگانه
سازند، اما سرود بنی آدم اعضای یک پیکرند، بر لبان بی قرار ما جاری بوده است. با
وجود تمامی کوشش حاکمان در پاسداری از امر کهنه و ترویج کهنه خویی، مردم در تکاپوی
بهتر زیستن̊ از امر کهنه گسسته اند و به امر نو خوشا آمد گفته اند.
جشن نوروز با بُن مایه های اسطوره ای و ساختار آیینی و
رخدادی کیهانی و گاه شمارانه، یکی از جشن های باستانی ایرانیان در ستایش شادی،
آزاده گی، رهایی، هم بسته گی انسانی و نوگرایی و نوجویی بوده است. گذشته از این،
پس از حمله و تسخیر ایران توسط مسلمانان، برگزاری جشن نوروز با تمامی جرح و تعدیل
های آن، به نمادی از دیالک تیک انطباق و ایستاده گی اجتماعی- فرهنگی در برابر
فاتحان مسلمان تبدیل شد.
اکنون اما، برگزاری جشن و آیین نوروز، واجد معنا و کارکردی
فراخ تر و فراتر از معنا و کارکرد تاریخی آن شده است. نخست آن که برگزاری نوروز،
اکنون به رخدادی سیاسی- اجتماعی - امنیتی تبدیل شده است. به همین سبب حاکمان از
چالش های امنیتی چهارشنبه سوری و برجسته تر شدن تضاد ایرانیت و اسلامیت می هراسند؛
و هر سال می کوشند با سرکوب جوانان و حذف و ادغام جشن نوروز در باور های اسلامی بر
هراس ها و چالش های امنیتی- سیاسی نوروزی خود غلبه کنند. مردم نیز می کوشند با
برگزاری هر چه باشکوه تر این جشن، بیزاری خود را از ارزش ها و فرمان های دین دولتی
و دولت دینی آشکارا بیان کنند. دوم آن که در خریدهای نوروزی، فاصله ها و تضادهای
طبقاتی جامعه عریان تر از پیش آشکار و افشا می شود. در نوروز، درد آورتر و رنج
بارتر از پیش کارگران و تهی دستان، با پوست و گوشت خود این حقیقت را فریاد می کشند
که فقر نه فقط احتضار فضیلت، بل احتضار شادی است، و برای برای شاد زیستن باید آزاد
و برابر بود. سوم آن که، هر چند با ثبت جهانی نوروز این فرصت و امکان فراهم شده
است تا برگزاری نوروز به مثابه تجلی هم بسته گی انسانی و فراملی درک شود؛ اما
ناسیونالیست های عظمت طلب آریایی، می کوشند نوروز را به درفش تهیجی- ترویجی آموزه
های ارتجاعی خود بدل کنند.
نوروز آن گاه خجسته و فرخنده است که پیام آور شادی و رهایی
و هم بسته گی انسانی باشد. انسان ها آن گاه می توانند از "بهار کام گیرند"
و "چون گل با نسیم برقصند" و "مست شوند از آفتاب" که نشانی از
زمستان سرمایه نباشد. با این همه تا فرا رسیدن چنان بهاری، امیدوارم هر نوروزتان
گامی به سوی آن بهار دل انگیز باشد.
No comments:
Post a Comment