Sunday, December 14, 2008

کردستان مشعل همیشه فروزان



اکنون نزدیک به سه دهه است که دیگر کردستان فقط نام یک منطقه‌ی جغرافیایی در ایران نیست، بل قلب تپنده‌ی جنبش انقلابی است. پس از سرنگونی استبداد سلطنتی، کردستان از نخستین جبهه‌های مقاومت و پیکار انقلابی در برابر استقرار خون۫ جنون‌کده‌ی اسلامی بود. توده‌های کار و زحمت در کردستان با حضور گسترده‌ی خود در عرصه‌ی پیکار سیاسی، نخستین سنگربندی توده‌ای را در برابر ارتجاع تازه به قدرت رسیده بپا کردند. مردم کردستان به حاکمان اسلامی و نیروهای سازش‌کار هرگز این فرصت را ندادند که با چهره‌ی بزک کرده در انظار عمومی عرض اندام کنند. در نتیجه حاکمان ناگزیر شدند درماه عسل ‌حاکمیت خود، شمشیر از نیام برکشند و فرمان جهاد صادر کنند. فرمانی که به موجب آن، نیروهای سرکوب‌گر رژیم اسلامی اکنون نزدیک به سه دهه است در کردستان ازکشته‌ها پشته ساخته اند. در سه دهه‌ی گذشته به سبب گسترش روز افزون صفوف پیشرو توده‌ای و توده‌ی پیشرو، رژیم اسلامی هرگز لحظه‌ای فرصت و مجال نیافته بی سر نیزه و خنجر در کردستان جلوه نمایی کند. به همین سبب است که در کردستان بیش از هر جای دیگر ایران، رژیم اسلامی ناگزیر شده است عطای چهره‌ی حقوقی و قانونی دولت خود را به لقای دستگاه های سرکوبگر خود ببخشد. مردم کردستان درچشم حاکمان اسلامی غیر خودی‌ترین و بی حقوق‌ترین بخش مردم ایران هستند. و چنین بود که کردستان، از نخستین آینه‌هایی شد که چهره‌ی تمام قد و بی بزک حاکمان اسلامی و نیروهای سازش‌کار را آشکار و افشا کرد.

در سال‌های چوبه و دار شست، کردستان خطه‌ی تدوام حیات نیروهای سیاسی و سنگر مقاومت و پیکار آنان شد. در آن سال‌ها کردستان رنگین کمانی از نیروهای سیاسی ایران را در خود جای داده بود. بسیاری از فرزندان انقلابی ایران در مناطق آزاد کردستان، زنده‌گی رها از سلطه‌ی رژیم را تجربه کردند. مردم کردستان در آن سال‌ها سفره‌ی نان خود را با آنان قسمت کردند. بسیاری از آنان در کردستان جان باختند و در آن‌جا به خاک سپرده شدند. کردستان سرزمین خون و خاطره‌ی نسلی است که به رژیم اسلامی از همان آغاز نه گفتند.

مردم کردستان هرگز در طول سال‌های جنگ ویران‌گر و ارتجاعی رژیم ایران و عراق، پیکار طبقاتی خود را قربانی دفاع طلبی‌ها و جنگ طلبی‌های بورژوایی نکردند. و به بهانه‌ی مقابله با تجاوزگر خارجی در کنار ارتجاع داخلی قرار نگرفتند. هم‌چنان که به بهانه‌ی پیکار با ارتجاع داخلی هرگز چشم به راه ارتش عراق نبودند. کردستان در سال‌های جنگ، نمادی از پیکار مستقل توده‌ای در برابر رژیم‌های جنگ افروز و جنگ طلب ارتجاعی بود.

در سال‌های اخیر نیز جنبش کارگری در کردستان توانسته نقش در خوری در ارتقای کل جنبش کارگری در ایران بازی کند. کارگران پیشرو در کردستان در جهانی کردن فریاد کارگران ایران سهم بسزایی داشته‌اند. هم‌چنین جنبش زنان در کردستان در پیکار در برابر فرهنگ پدر- مردسالار دست‌آورد‌های چشم گیری داشته است، به ویژه نقش آنان در پیوندیابی جنبش‌های اجتماعی- طبقاتی درخور توجه بوده است. مردم کردستان هر ساله با حضور فعال در فستیوال آدم برفی توانسته‌اند نقشی موثر در دفاع از حقوق کودکان ایفا کنند. کوشنده‌گان حقوق مدنی و سیاسی در کردستان در این سال‌ها در پیکار در برابر استبداد سیاسی کوشش بسیاری کرده اند، با توجه به زمینه‌ی مساعدی که در کردستان برای توده‌ای شدن ایده‌های رهایی بخش وجود دارد، حاکمان می‌کوشند با شدت عمل هر چه بیشتری کوشنده‌گان حقوق مدنی و سیاسی را در کردستان سرکوب کنند. بی سبب نیست که رژیم حاکم هم اکنون حکم اعدام هشت تن ازاین کوشنده‌گان را صادر کرده است. به باور من حمایت فعال و موثر از پیکار سیاسی- طبقاتی در کردستان یکی از مهم‌ترین تکالیف هر فعال و نیروی سیاسی است. کردستان یکی از سنگرهای مهم پیکار انقلابی در ایران بوده و خواهد بود.


No comments:

Post a Comment