Sunday, December 14, 2008

فراخوانی نا بسامان برای سامان‌یابی لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگرایران



جمعی از هوداران و اعضای سابق احزاب‌ و سازمان‌های چپ با همراهی عده‌ای از نسل جدید جنبش سوسیالیستی، پس از دوره‌ای طولانی از بحث و گفت- و- گو، حاصل بحث‌های خود را درمتنی با عنوان: فراخوان برای مداخله‌ی مشترک جهت سامان‌یابی سیاسی لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگر، در سایت‌های مختلف منتشر کرده‌اند. من به سهم خود به کوشش صادقانه و بی دریغ و انقلابی این رفقا بسیار ارج می‌نهم. اما آن‌چه مرا برآن داشت تا این یادداشت انتقادی را بنویسم نابسامانی متنی است که ما را به سامان‌یابی فرامی‌خواند.

نخستین پرسشی که با خواندن عنوان هر فراخوان به ذهن خواننده هجوم می‌آورد این است که موضوع فراخوان چیست و مخاطب فراخوان چه کسانی هستند. در متن ارائه شده‌ی رفقا موضوع فراخوان در عنوان متن، مداخله‌ی مشترک جهت سامان‌یابی سیاسی لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگر، اعلام شده است. اما در متن فراخوان، موضوع فراخون بارها تغییر می‌کند. به عبارت دیگر گویی رفقا خود نیز تصور روشنی از موضوع فراخوان خود نداشته‌اند. برای نمونه رفقا در بخشی از متن خود از سازمان‌یابی نوین جنبش کمونیست کارگری سخن می‌گویند، دربخشی دیگر از مشارکت در مسیر ایجاد حزب انقلابی متشکل از کارگران سوسیالیست، و در بخشی دیگر از سامان­یابی و هماهنگی کارگران آگاه و سوسیالیست. تازه پس از خواندن دقیق متن متوجه می‌شویم که سامان‌یابی سیاسی لایه کمونیست طبقه‌ی کارگر نه موضوع فراخوان، بل هدف فراخوان است . البته اگر کمی دقیق‌تر شویم، سامان‌یابی لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگر هم هدف کوتاه مدت آن‌هاست و هدف اصلی آن‌ها تشکیل حزب کمونیست انقلابی است. بنابر این در گام اول موضوع فراخوان سامان‌دهی کمونیست‌های مستقل و غیر تشکیلاتی می‌باشد. در نتیجه بهتر بود که عنوان فراخوان، مداخله‌ی مشترک جهت سامان‌یابی سیاسی کمونیست‌های مستقل و غیر تشکیلاتی می‌بود.

در ادامه بهتر است ببینیم مخاطب فراخوان چه کسانی هستند. رفقای نویسنده و امضا کننده‌ی فراخوان بر این باوراند که سازمان‌ها و احزاب و جبهه‌ها و اتحاد‌های چپ موجود، از آن جا که نمی‌توانند و نمی‌خواهند در پروسه‌ی سامان‌یابی سیاسی لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگر مشارکت کنند، مخاطب فراخوان آن‌ها نیستند. البته رفقا بر این باورند که در تشکل‌های سنتی چپ، افراد و گرایش‌های رادیکال معترضی هستند که به علت فقدان گزینه ای مشخص، معتبر و کارآمد، بناچار در تشکل‌های موجود به خرده کاری و کنش‌های بی حاصل ادامه می‌دهند. به بیان دیگر این افراد و گرایش‌های معترض را می‌توان مخاطبان بالقوه‌ی این فراخوان نامید. بدین معنا که رفقا امیدوارند با تشکیل یک گزینه‌ی معتبر و کارآمد این افراد و گرایش‌ها را به صفوف خود جذب کنند. اما مخاطبان اصلی و بالفعل فراخوان، کمونیست‌های انقلابی مستقل و غیر تشکیلاتی هستند. البته نه همه‌ی این نیروهای منفرد، بل لایه‌ی کوچکی ازطیف آن‌ها، چرا که رفقای ما بر این باورند که: لایه­ ی وسیعی از این طیف به مانع بازدارنده­ای تبدیل شده که یا به انتظار "مهدی ناجی" نشسته یا مبارزه برای سامان­یابی سیاسی طبقه ­ی کارگر را جدی نمی­گیرد و به آینده­ای نامعلوم موکول می­کند. من نمی دانم رفقا به چه اعتباری این لایه‌ی وسیع را با توضیحاتی که درباره‌ی آنان ارائه داده‌اند هم‌چنان کمونیست انقلابی قلم‌داد می‌کنند؟ در نتیجه مخاطب واقعی این رفقا لایه‌ی کوچکی از طیف کمونیست‌های مستقل و غیر تشکیلاتی اند. بنابر این به فرض که این رفقا موفق شوند، این لایه‌ی کوچک را سامان‌دهی کنند، آیا براستی می‌توان با این نیرو در سامان یابی سیاسی لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگر مشارکت موثری ایفا نمود ؟ نکته‌ی مهم‌تر آن که چرا این رفقا فکر می‌کنند لایه‌ی کمونیست طبقه‌ی کارگر ایران برای سامان‌یابی سیاسی خود نیاز به مشارکت این لایه‌ی کوچک نابسامان دارد. نکند باز موتور کوچک می‌خواهد موتور بزرگ‌تر را به حرکت درآورد. به باور من کوشش این رفقا در بهترین حالت جز خلق فرقه‌ی کم فروغی دیگر، حاصلی برای جنبش کمونیستی ما نخواهد داشت.

متاسفانه نابسامانی‌های تحلیلی متن نیز بسیار چشم‌گیر است. در ادامه به چند نمونه از این نابسامانی‌ها اشاره می‌کنم.

- رفقا در ابتدای فراخوان خود نوشته‌اند: تنها گزینه ­ی عملی بحران ساختاری جهان سرمایه ­داری، کمونیسم انقلابی است. اول آن که کمونیسم، بدیل تاریخی نفی جهان سرمایه داری است، نه گزینه ی عملی بحران ساختاری جهان سرمایه‌داری. دوم آن‌که وقتی شما در ادامه‌ی این جمله اضافه می‌کنید که: اما خود جنبش کمونیستی در عرصه­ ی جهانی با بحرانی­ ترین دوران حیات خود روبروست... و این بحران منحصر به یک کشور نیست و جنبه ­ای بین­ المللی و تاریخی دارد. چه‌گونه می‌توانید بر عملی بودن این گزینه تاکید کنید. اگر جنبش کمونیستی به باور شما در بحرانی ترین دوران حیات خود می‌تواند گزینه‌ی عملی جهان سرمایه‌داری باشد، دیگر چه نیازی به حل بحران جنبش کمونیستی داریم ؟

- در تحلیل سازمان‌ها و احزاب و جبهه‌ها و اتحادهای چپ موجود به مضمون طبقاتی پراتیک و برنامه‌ی این تشکل‌ها کوچک‌ترین اشاره‌ای نشده است. گویی این تشکل‌ها همه‌گی کارگری و انقلابی هستند و فقط به زعم رفقا مشکل این تشکل‌ها این است که سنتی اند، به برنامه‌ی عمل دقیق و استراتژی شفاف سوسیالیسم کارگری مجهز نیستند، دارای ساختارهرمی و بوروکراتیک و جدا از طبقه‌ی کارگر هستند.

- رفقا به این نتیجه رسیده‌اند که : بدون عضویت و رهبری کارگران سوسیالیست، برنامه­ و ساختار هر تشکل کمونیستی ناقص و ذهنی از کار درخواهد آمد. رفقای عزیز به زبان ساده هر تشکل کمونیستی بدون عضویت و رهبری کارگران سوسیالیست، غیر کارگری است، نه ناقص و ذهنی. گذشته از این هر تشکل کمونیستی با عضویت و رهبری کارگران سوسیالیست، الزاما انقلابی و کارگری نیست. فراموش نباید کرد که در پیکار طبقاتی موضع گیری کارگری را به طور ساده و مکانیکی نمی‌توان از جایگاه و موقعیت طبقاتی استنتاج کرد.

No comments:

Post a Comment